غمت غریب و تنهاییت عظیم، ای تو بر سر دوراهی جهان خویش ایستاده! یا این سو یا آن سو، و مجال انتخابْ کوتاه، و توفان عشقْ عظیم آنگاه که بگویی آری، و دیگر هیچ چیز همچون گذشته نخواهد بود. تو بگویی آری، از اعماق دل، و عشق بشنود، و دیگر هیچ چیز همچون هیچ چیز نخواهد بود. 


غمت غریب و تنهاییت عظیم، 
ای تو بر سر دوراهی جهان خویش ایستاده! 


و آفتاب دیگر خواهد شد و شب دیگر خواهد شد و روز دیگر. سنگ دیگر خواهد شد، حیوان دیگر و انسان دیگر. و چون تو انتخاب کنی و قدم در راه بگذاری، و چون بهتر بگویم: قدم در راه بگدازی.»


حلمی | کتاب لامکان

بر سر دوراهی |‌ قدم گداختن | کتاب لامکان

موسیقی: 

Of Monsters And Men - Love Love Love


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها