هر کس درست همانجایی‌ست که خود ساخته است، اسیر در اسارت و آزاد در آزادی، خفته در خواب و بیدار در بیداری. اسیر باج اسارت می‌دهد و آزاد بهای آزادی می‌پردازد. 


آنکس که نمی‌تواند، انتقاد می‌کند، آنکس که می‌تواند، کار. نق‌زن از نق سیر نمی‌شود چون این عادت اوست، عادت از او نیرو می‌گیرد. آنکس که کار می‌کند نمی‌تواند ناله کند، چون قاب عادت را شکسته است، او زنده است.  


آفتاب بر سر خواب و بیدار یکسان می‌تابد، خواب می‌گوید آفتاب زحمت من است و آمده عرقم بستاند، نفرین می‌کند و اصم می‌ماند. بیدار آفتاب را شکر می‌کند و می‌گوید امروز مرا چه خدمتی بهر زندگی سزاست؟ می‌بالد و برکت می‌بخشد.


حلمی | کتاب لامکان

خواب و بیدار | کتاب لامکان

موسیقی:

Max Richter - The Quality of Mercy


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها