Denis Sarazhin

آسمان را تابیدن به پیمانه‌ی عشق، و زمین را از خون سرخ انار سیراب کردن، به پیمان نور. خورشید را در خویش جستن، و از خویش برون افکندن، و خواب را دیدن و با مضراب نواختن. از رویاها جامی شایسته‌ی سرمستی بهر مردمان هدیه آوردن. از اندوه روی برگرداندن و از ترس و عذاب، و زهد را به صلّابه‌ی وجد کشیدن. 


مست کن! آرام باش! بیندیش! بنگر! بیدار باش، با چشم دل. ظرف‌ات را بشناس، خودت را بشناس. بال‌هایت را تا آنجا که میسّر است بگشا، نه کم و نه افزون. خدا با توست، مهراس، خدا را در کنار خویش پیدا کن، به هر شکل ممکن و به هر جای میسّر؛ در آغوش یار، در میخانه، در بازار، در هنگامه‌ی آواز جغد در تاریکی و پرواز تیز عقاب در ارتفاعات روشن ناممکن. در جلگه و در ارتفاع، مهراس، خدا با توست و به انتظار توست تا از غیاب خویش به در آیی و ظهور کنی.


هنر کن، خدا را در کنار خویش بیاب، و به هر طریق ممکن به جهان جاری کن. خلّاق شو، تا خالق به خود راهت دهد. 


حلمی | هنر و معنویت 


موسیقی: 

Entheogenic - Pagan Dream Machine 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها