به درد خوش آمدی، به دروازه‌ی درک. خداحافظ ای کودکی و خوش‌باشی! خداحافظ ای نمی‌آموزم و می‌ترسم از آموختن! خداحافظ ای ترس از زیستن! خداحافظ ای ترس از گناه، ترس از کارما و ترس از هر چه که بین من و زیستن حجاب است! خداحافظ ای ترس از آمیختن، ترس از زندگی! خداحافظ ای محبّت دروغین، ای نمایش رحم! 


خداحافظ ای صوفی درون، و سلام بر تو ای سالک امواج مهیب زندگی! خداحافظ ای تصاویر و عکس‌ها و ای جلوه‌های من خواب‌مانده! سلام ای واقعیت زنده! سلام ای حقیقت رخشنده در پیچ و تاب روزهای شگرف و شبهای طولانی سخت! سلام ای خاموشی رشید قدکشیده به بی‌نهایت!


خداحافظ ای احساس‌های خوب و آنی، ای رهگذران عواطف خام! خداحافظ ای جعل با جلوه های رنگارنگت و استادان دروغین شیرین‌گویت! خداحافظ ای سروشان خوابهای کودکی! خداحافظ ای شیرین‌خفتگی‌ها و ای بوسه‌های نوپایی به صورت عشق! خداحافظ ای وصل‌های شیرین وهم! سلام ای استادان حق! سلام ای کندن، رفتن و نو شدن! سلام ای عرق‌ریزان روح و سلام ای فصل راستین رشد و روشنی. سلام ای زندگی!
  
به درد خوش آمدی،
به دروازه‌ی درک.


حلمی | هنر و معنویت

درد، دروازه‌ی درک؛ سلام ای زندگی |‌ هنر و معنویت |‌ حلمی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها