چه باشد زهد جز ایمان‌فروشی؟ 
به جای جانسپاری جان‌فروشی


به صحن دیده‌ها افتی و خیزی
نه با نفس ریایی می‌ستیزی


خوشا ای روسپی تن می‌فروشی
نه چون زاهد برهمن می‌فروشی


تو را این بندگی در صحن خلق است
که نان و خانمانت رهن خلق است


تو نه حق بهر حق گم می‌پرستی 
تو ای پوسیده مردم می‌پرستی


سر سجاده‌های خودنمایی
به کوی خلق حیران هوایی


تو را در بند خود ابلیس دارد
چو تو بس بنده دامن‌خیس دارد


مجیز عقل گفتی مرد ترسان
که عقلت دست گیرد کوی رحمان


ولیکن عقل بردت کوی شیطان
و شیطان گفت ایشان را بسوزان


بسوز ای روسپی خودنمایی
که آتش داد پیغام رهایی


بسوز ای خفته روزی سر برآری
بسوزی تا بدانی چیست یاری


حلمی

مثنوی آتش | حلمی

موسیقی: 

تانیا صالح - طریق الحب


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها