جان عاشق در حماسه می‌زید. جبن نمی‌داند، عقل نمی‌خواند، هراس نمی‌شناسد، مرز نمی‌فهمد. جان عاشق روانه است، س نمی‌داند و سکنا نمی‌داند.


شریعت در تغییر است، طریقت در تبدیل است. معرفت خرد تابان دل است و حقیقت گرچه یکی‌ست ولیکن هماره در تحویل است. ادراک عاشقان در لحظه جاری است. آشیانه‌ی جان عاشقان خداست. عاشقان بادسوارانِ قلّه‌آشیان‌اند.


مغرب مشرق است و شمال جنوب. حقیقت بی‌جهات است و در هر لحظه از یک سو می‌دمد. قبله‌یاب، جان عاشق است. قبله در تغییر است و سوی حقیقی‌اش در جهت دل است.


حلمی | هنر و معنویت

قبله در تغییر است | هنر و معنویت |‌ حلمی


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها